کاش همه اتفاقای دنيا باب دل آدم بود

ساخت وبلاگ
رسیدن، فعلِ تلخی ست، اما آمدن شیرین است. رسیدن را اغلب با آمدن اشتباه میگیرند. آمدن خوب است، مثل میهمانی که سالها منتظرش بودی، مثل مادرت، وقتی در یک دستش نانِ گرم و آتشی گرفته و با دستِ دیگرش به سختی کاش همه اتفاقای دنيا باب دل آدم بود...
ما را در سایت کاش همه اتفاقای دنيا باب دل آدم بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarearam بازدید : 175 تاريخ : پنجشنبه 19 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:56

بعد از پنج روز باران آمدن بالاخره پشت‌بام خانه‌مان حوصله‌اش سر رفت و نشت داد و گند زد به سقف سفید داخل. زنگ زدم به پابلوی سقف‌کار که بیاید و درستش کند. آمد و مثل میمون از پله کشید بالا و رفت بالای شیر کاش همه اتفاقای دنيا باب دل آدم بود...
ما را در سایت کاش همه اتفاقای دنيا باب دل آدم بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarearam بازدید : 147 تاريخ : پنجشنبه 19 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:56


جان و جهان! دوش کجا بوده‌ای
نی غلطم، در دلِ ما بوده‌ ای
دوش زِ هجرِ تو جفا دیده ‌ام
ای که تو سلطانِ وفا بوده‌ای
آه که من دوش چه سان بوده‌ام!
آه که تو دوش که را بوده‌ای!
رشک برم کاش قبا بودمی
چون که در آغوشِ قبا بوده‌ای
زَهره ندارم که بگویم تو را
« بی منِ بیچاره چرا بوده‌ای؟!

کاش همه اتفاقای دنيا باب دل آدم بود...
ما را در سایت کاش همه اتفاقای دنيا باب دل آدم بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarearam بازدید : 167 تاريخ : پنجشنبه 19 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:56

همونطور که هیچوقت نمیشهبا یه آدمِ منطقی، درباره‌یِ عشقصحبت کرد، هیچوقت هم نمیشهبا یه آدمِ عاشق منطقی صحبت کرد.چون نه گوش میده، نه می فهمهدرباره‌یِ چی حرف می زنی.عجیب ترین اتفاقِ زندگی اینجاستکه آدم ها کاش همه اتفاقای دنيا باب دل آدم بود...
ما را در سایت کاش همه اتفاقای دنيا باب دل آدم بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarearam بازدید : 151 تاريخ : پنجشنبه 19 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:56

آنقدر
"دوستت دارم"ها
"دلتنگى"ها
"خاطرات"
به زبان هاى گوناگون روى قلم ها چرخيده
كه ترجيح ميدهم
قلم را زمين بگذارم و
تمامِ آشوب هاى دلم را كنارِ گوشَ تو نجوا كنم
بودنت را لازم دارم،
براى چند دقيقه ابرازِ دلتنگى...
ديگر كافيست،
هر آنچه خواندى و به رويَت نياوردى!

کاش همه اتفاقای دنيا باب دل آدم بود...
ما را در سایت کاش همه اتفاقای دنيا باب دل آدم بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarearam بازدید : 132 تاريخ : پنجشنبه 19 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:56

خودمو نگه داشته بودم كه گريه نكنم، خودمو نگه داشته بودم كه قوی باشم، هر دم های عميق ميكشيدم و تو بازدم هام نميتونستم بغضمو بخورم. زندگی سخت بود؟ يا سختش گرفته بودم؟ همه چي اونقدر كه تو فكر ميكردی آسون کاش همه اتفاقای دنيا باب دل آدم بود...
ما را در سایت کاش همه اتفاقای دنيا باب دل آدم بود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtarearam بازدید : 151 تاريخ : پنجشنبه 19 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:56